عزیزم مامان لیاقت نداشت لحظه قشنگ اولین نفس کشیدنت رو به چشمش ببینه . اون مثل همیشه بیهوش و غافل بود و تو تنهایی اولین لحظات ورودت به دنیا رو تجربه کردی.

اما پسرم نگران نشی یه وقت . هر چند این قسمتش برای من تلخ بود اما یه قسمت شیرینم داره این ماجرا. اونم اینکه خانم ماما چند دقیقه ای از نفس کشیدنت نگذشته تو رو تحویل بابا جون می ده و می گه :

"بیا پسرم رستمت رو بگیر " .

آره عزیزم بابا جون اولین کسی بود که به تو خوش آمد گفت. و تو شدی رستم بابا ....